گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۱ - المقالة السادسه

 

سالک آمد پیش عرش صعبناک

گفت ای سر حد جسم و جان پاک

هفت گلشن نقطهٔ پرگار تو

هشت جنت غرقهٔ انوار تو

اولین بنیاد در عالم توئی

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

سوی اسپاهان براه مرغزار

باز میآمد ملکشاه از شکار

مرغزاری ودهی بد پیش راه

کرد منزل وقت شام آنجایگاه

از غلامان چند تن بشتافتند

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

دید طفلی را مگر سفیان پیر

بلبلی را در قفس کرده اسیر

بلبل آنجا خویشتن را ممتحن

در قفس میزد بسی بی خویشتن

هر زمانی میدوید از پیش و پس

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

باغبانی سه خیار آورد خرد

تحفه را پیش نظام الملک برد

خورد یک نوباوه را حالی نظام

پس دوم خورد و سوم هم شد تمام

بودش از هر سوی بسیار از کبار

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

داد محمود آن یکی را مال خویش

کرد او را سرور عمال خویش

رفت مرد و مال او جمله بخورد

بعد از آن در گوشهٔ بنشست فرد

شاه چون از کار او آگاه شد

[...]

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

گفت چون تابوت موسی بر شتاب

دید فرعونش که میآورد آب

چارصد زیبا کنیزک همچو ماه

ایستاده بود پیش او براه

گفت با آن دلبران دلنواز

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode