گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۶

 

در چمن یارم چو با آن لطف و بالا می‌رود

سرو را پای و صنوبر را دل از جا  می‌رود

ز اشک و آهم در زمین و آسمان رسوای عشق

چون کنم کان تا ثری وین تا ثریا می‌رود

بر فلک افکنده جان پیچان کمند از دود دل

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode