گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۵

 

گوش سوی حرف من از رحم جانانم نکرد

خواست داند درد من دانست و درمانم نکرد

ابوالحسن فراهانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۲

 

ناتوانی در تلاش حرص بهتانم نکرد

قدردانیهای طاقت آنچه نتوانم نکرد

شمع خامش وارهید از اشک و آه و سوختن

بی‌زبان بودن چه مشکلهاکه آسانم نکرد

تا مبادا خون خورد تمثالی از پیدایی‌ام

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode