گنجور

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

جان که شد دیوانه دل تدبیر باید کردنش

در سر زلف بتان زنجیر باید کردنش

هر که خواهد آفتاب روی او بیند صباح

در دل شب همچو مه زنجیر باید کردنش

رویت ایمه آفتاب و زلف شبرنگ زحل

[...]

کوهی
 
 
sunny dark_mode