گنجور

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲

 

ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده

دیگری در رشک ازان ناوک که بر هر یک زده

آن دهان را در رسوم دلبری کوچک مخوان

راه دل بس بر بزرگ دین که آن کوچک زده

زاستخوان سینه چون تیرت دو نیمه گشته دل

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode