گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲۵

 

می شود پرشور هروادی که مجنونش منم

وقت ملکی خوش که در صحرا وهامونش منم

از دم تیغ است پشت تیغ بی آزارتر

هرکه می گرداند از من روی ممنونش منم

می شود چون غنچه کار دل به خون خوردن تمام

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode