گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

آن که نامش جان جانان است آن جانان ماست

آن که قربان می‌شود هردم به جانان، جان ماست

مشرب ما ترک دنیا، مذهب ما نفی غیر

دین ما اثبات حق و کفر ما ایمان ماست

ما به دشت بی‌خودی و بی‌غمی خو کرده‌ایم

[...]

سعیدا
 
 
sunny dark_mode