گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵۱

 

آتش آهم نهال وادی ایمن شده

باز این آتش نگه کن کز کجا روشن شده

من چنین مدهوش وصل و غافلم از بیخودی

اشک حسرت آمده از دیده تا دامن شده

نیست جز آیینه چشم دل او را جلوه گاه

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode