گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۹

 

در حریم سینه عشاق، غم نامحرم است

در نزاکت خانه آیینه، دم نامحرم است

باده روحانیان را ساغری در کار نیست

در خرابات محبت جام جم نامحرم است

می کند مغشوش، جوهر صفحه آیینه را

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴۵

 

عشق چون آمد به دل در سینه غم نامحرم است

در دیار حاکم عادل ستم نامحرم است

اهل دل را نقش پا گر در حرم نامحرم است

من به جایی می روم کانجا قدم نامحرم است

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode