گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۸

 

گر نباشد بیش ای دل سیم و زر، با کم بساز

با سر بیدرد سرکن، با دل بیغم بساز

با چه خواهم خورد امشب، یک دو شب هم صبر کن

با چه خواهم ساخت فردا، یک دو روزی هم بساز!

با نگاه خشک، عمری ساختی از بی غمی

[...]

واعظ قزوینی