گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵

 

ما که هرشب همچو شمع از تاب و تب در آتشیم

با خیال نرگست در عین بیماری خوشیم

سال‌ها بودیم رقصان در هوایت ذرّه‌وار

واین زمان افتاده چون گردی به روی مفرشیم

گه نشسته در عرق گه در تبیم از اشک و سوز

[...]

خیالی بخارایی
 
 
sunny dark_mode