گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۷

 

رفت تا مجنون ز دشت عشق مردی برنخاست

مرد چبود، می توانم گفت گردی برنخاست

زان مسلم شد به گردون دعوی مردانگی

کز زمین سفله پرور، هم نبردی برنخاست

درد تنهایی غبارم را بیابانگرد ساخت

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode