گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸۷

 

با زبان گندمین از بینوایی فارغم

خوشه ای دارم که از خرمن گدایی فارغم

موج را سر رشته وحدت زدریا نگسلد

بند بندم گر کند عشق از جدایی فارغم

جوهر من از دهان زخم گویا می شود

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode