گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۷

 

خاکساری پشتبان ویرانه ما را بس است

بی سرانجامی نگهبان خانه ما را بس است

لشکر بیگانه ای این ملک را در کار نیست

آمد و رفت نفس ویرانه ما را بس است

ابر اگر چون برق، خشک از مزرع ما بگذرد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode