گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵۷

 

تا شد از نیسان رهین منت احسان صدف

شد ز خجلت زیر دامن بحر را پنهان صدف

از قناعت گرد اگر می کرد آب روی خویش

زود می شد سیر چشم از گوهر غلطان صدف

بحر نتواند دهان حرص را ازشکوه بست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵۸

 

گر کنی پنهان گهر را زیر دامان صدف

سر برون آرد ز شوخی از گریبان صدف

نیست ممکن پاک گوهر برزمین ماند مدام

زیب گوش دلبران شد اشک غلطان صدف

بگذر ازدریوزه گوهر که گردد عاقبت

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode