گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴

 

طالع وارون بر آن برگشته‌مژگان بسته‌ایم

گرچه بی‌قدریم خود را بر عزیزان بسته‌ایم

موری از تاب کمر ما را تواند صید کرد

چشم همت گرچه از ملک سلیمان بسته‌ایم

دیده گر سیراب شد، دل تشنه یک قطره ماند

[...]

کلیم
 
 
sunny dark_mode