گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۷

 

این ستم‌کیشان ‌که وهم زندگی ‌را هاله‌اند

در تلاش خودکشی‌ها شعلهٔ جواله‌اند

عمرها شد حرف دردی آشنای‌ گوش نیست

کوهکن تا بی‌نفس شد کوه‌ها بی‌ناله‌اند

خلقی از خود رفت و اکنون ذکر ایشان می‌رود

[...]

بیدل دهلوی