صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۴۷
عاقبت در سینهام دل از تپیدن باز ماند
بس که پر زد در قفس این مرغ از پرواز ماند

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۲
عاقبت در سینه ام دل از تپیدن بازماند
بس که پر زد درقفس این مرغ از پرواز ماند
سوختم و زخاطرم زنگ کدورت برنخاست
رفت خاکستر به باد، آیینه بی پرداز ماند
خامشی بند زبان حرف سازان می شود
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۲۸
از نظر رفتی به راهت چشم حیران باز ماند
آنقدر مرغ نگه پر زد که از پرواز ماند

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۷
بیدلی کو واله دیدار آن طناز ماند
دیدهٔ حیران در فیضی به رویش باز ماند
بسکه وحشت کرده از طبل تپیدنهای دل
رنگ ما چون طایر تصویر در پرواز ماند
آه عالم سوز باشد در غبار خود نهان
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۵
از دلمبگذشت و خوندر چشم حیرتساز ماند
گرد رنگی یادگارم زان بهار ناز ماند
پیش از ایجاد توهم جوهر جان داشت جسم
تا پری در شوخی آمد شیشه از پرواز ماند
کاروان ما و من یکسر شرر دنباله است
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۶
در گلستانی که چشمم محو آن طناز ماند
نکهتگل نیز چون برگ گل از پرواز ماند
بسکه فطرتها بهگرد نارسایی بازماند
یک جهان انجام، خجلتپرور آغاز ماند
نغمهها بسیار بود اما ز جهل مستمع
[...]

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۷
شوق تا محمل به دوش طبع وحشتساز ماند
بال عنقا موج زدگردی که از ما باز ماند
نیست جز مهر زبان موج تمکین گهر
دل چو ساکن شد نفس از شوخی پرواز ماند
چشم واکردیم دیگر یاد پیش و پس کراست
[...]
