ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
واندگر بر خیره کرد آوبز چوب خشک دار
میوههای خوشگوار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
لشکر همسایه ناگه سر برآورد ازکنار
با هزاران گیر و دار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
اینچه جوراست و عداوت اینچه بغضاست ونقار
زبن کروه بار بار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
حامی اشرار شد و افکند در مشهد شرار
نی نهان، بل آشکار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
تا که میدانی به دست آرند در آن گیر و دار
غافلازانجام کار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
تاکه اهل درد راگردد زمانه سازگار
چرخ، رام و بخت، یار
ملکالشعرا بهار » مستزادها » شام ایران روز باد
زان که کس را دل به حال کس نمیسوزد، بهار
کار باید کرد کار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
پاسبان مست و گله مشغول و دشمن هوشیار
کار با یزدان بود کز کف برون رفته است کار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
تا پس از چندی برون شد یزدگرد شهریار
هم مر او را بخت بد، با تازیان انداخت کار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
لاجرم بر ما شکست آمد ز گشت روزگار
شاه شاهان کشته شد در مرو و باطل ماند کار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
تا برآورد از سر آن قوم کینگستر دمار
هم در آن کوشش به چنگ آورد شهر قندهار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
وندر آنجا کرد بدرود جهان آن شهریار
آوخ آوخ، گر جهان را این بود انجام کار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
از ره شیراز وکرمان جست ره زی قندهار
در بلوچستان بریدندش سر وکشتند زار
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
زان سپس نادر نمودش زی خراسان رهسپار
هم قتیل فرقهٔ قاجار شد در سبزوار