گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۲

 

از دل و جان خلوتی بایار میباید مرا

جان و دل خوش حالی از اغیار میباید مرا

یکنفس بی وصل اویم زندگی باشد حرام

تا نفس باقیست وصل یار میباید مرا

غیر را نبود در این خانه ره آمد شدن

[...]

نورعلیشاه
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

ره به این ضعف ار به کوی یار می باید مرا

سیلها از دیده ی خونبار می باید مرا

مایل عشاق صادق نیستند این نیکوان

بعد ازین از عشق پاک انکار می باید مرا

گر بخواهم شرم گردد مانع این نظاره ام

[...]

سحاب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode