گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را

دشمن جانی و از جان دوست‌تر دارم تو را

گر به صد خار جفا آزرده سازی خاطرم

خاطر نازک به برگ گل نیازارم تو را

قصد جان کردی که یعنی: دست کوته کن ز من

[...]

هلالی جغتایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴

 

سخت می‌خواهم که در آغوشِ تنگ آرم تو را

هر قدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم تو را

عمرها شد تا کمندِ آه را چین می‌کنم

بر امیدِ آن که روزی در کمند آرم تو را

از لطافت گرچه ممکن نیست دیدن روی تو

[...]

صائب تبریزی