گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳

 

بخت تارم سایه ای گر بر شب تار افکند

تا قیامت خور نقاب شب ز رخسار افکند

بلبلم اما نصیبم این که بعد از مرگ هم

باد نتواند که خاک من به گلزار افکند

بوی خون آید ازین وادی برو ای بی خبر

[...]

ابوالحسن فراهانی