گنجور

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳

 

میلی ار وارسته‌ای، هرگه دچارت می‌شود

زیر لب، گرد سرش صد بار گردیدن چرا؟

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵

 

در فراقت زان نمی‌میرم که ناید در دلت

کاین ستم نادیده، روزی چند با هجرم نساخت

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۹

 

هرگه آیم سوی تو، تا سوز دل تسکین دهم

بینمت با غیر و صد سوزم به دل افزون شود

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۴

 

بخت اگر در خواب یک دم همدم یارم کند

دل تپد از شوق چندانی که بیدارم کند

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۵

 

وه که در کوی تو از بی‌اعتباری‌های خویش

آیدم صد خنده بر امیدواری‌های خویش

بعد ایامی که دل یک لحظه در بزم تو بود

شرمساری‌ها کشید از بی‌قراری‌های خویش

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۷

 

دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم

بهر خود اسباب رسوایی فزون می‌ساختم

بس که می‌دیدم ز مستی گوش بر حرف خودش

هر دم اظهار محبت را فزون می‌ساختم

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۱

 

تا نمی‌میرم، نمی‌آید به پرسش ای رفیق

از سر بالین من برخیز و فریادی بکن

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴

 

کاشکی افزون شود هر لحظه استغنای او

تا ز سر بیرون کنند اهل هوس سودای او

میلی
 
 
sunny dark_mode