گنجور

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

دل چرا چون شمع جز آه سربارش نباشد

گر به آتش پاره‌ای چون خود سروکارش نباشد

کی گلی از گلبن مقصود هرگز چیده دستش

هر که از شاخ گلی درپای دل خارش نباشد

بیدلانرا نبود از بیم جفایت نیست بیجا

[...]

مشتاق اصفهانی