گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸۲

 

از حجاب عشق محرومم ز رخساری چنین

دست خالی می روم بیرون ز گلزاری چنین

سجده می آرند خورشید و مه و انجم ترا

قسمت یوسف نشد در خواب، بازاری چنین

خانه چشمش به آب زندگانی می رسد

[...]

صائب تبریزی