گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

می‌شوم زنده ز سرکان نازنینم می‌کشد

می‌کشد بیگانگان را نیز اینم می‌کشد

پیش او چون سجده آرم از لگدکوب جفا

تا نبینم دیگرش رود در زمینم می‌کشد

می‌کنم گلگشت باغ از شوق قد و عارضش

[...]

جامی