گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۱

 

زنده دور از روی آن سیمین تنم

من عجب آهن دل وروئین تنم

حال دل از من چه می پرسی زهجر

کن به رخسارم نگاه وبین تنم

از غم هجران وبار عشق دوست

[...]

بلند اقبال