گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴

 

گفتم بده بوسی ز لب گفتا زر وسیم توکو

گفتم که جان دارم به کف گفتا که تسلیم توکو

گفتم به رویت عاشقم کم جور کن بر عاشقان

گفتا به ما گر عاشقی تعظیم وتکریم توکو

گفتم ز فر عاشقی اندر جهان شاهنشهم

[...]

بلند اقبال