گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۱۶

 

ز کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو

الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو

چه آرزوی شهادت کنم، که سوخته است

به داغ یأس جگرگوشه خلیل از تو

کیم من و چه بود قدر صید لاغر من؟

[...]

صائب تبریزی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۴

 

به بحر شور زده غوطه آب نیل از تو

به چاه رفته فرو یوسف ذلیل از تو

به یاد لعل تو می در بهشت می جوشد

گرفته لذت کافور سلسبیل از تو

نسیم پیرهن یار بس بود ما را

[...]

سعیدا