گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷

 

هنوزم در دل از غم ریشه ای هست

از آن میخانه ها ته شیشه ای هست

چنان با سخت جانی خو گرفتم

که نشناسم دلی یا تیشه ای هست

به مژگان تو گیرایی ببالد

[...]

اسیر شهرستانی