گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

از عشق چه گویم که مرا پیش نیامد

وز غم چه نمک ماند که بر ریش نیامد

یک روز دلم رفت به چین سر زلفش

عمری شد و آن خستهٔ درویش نیامد

تیری که توان بر هدف وصل تو انداخت

[...]

ناصر بخارایی