گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰

 

ز بس تاب خرام کلکم آذر بیزد از کاغذ

مداد اندوزم از دودی که هردم خیزد از کاغذ

ندانم تا چه خواهد کرد با چشم و دل دشمن

رم کلکم که در جنبش غبار انگیزد از کاغذ

به کزلک از ورق چون بسترم سطر مکرر را

[...]

غالب دهلوی