گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۴۵

 

چاره دل عقل پر تدبیر نتوانست کرد

خضر این ویرانه را تعمیر نتوانست کرد

در کنار خاک عمر ما به خون خوردن گذشت

مادر بی‌مهر خون را شیر نتوانست کرد

راز ما از پرده دل عاقبت بیرون فتاد

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

گفت و گو یک حرف را تفسیر نتوانست کرد

خامشی هم نکته‌ای تقریر نتوانست کرد

من که بر بال ملک دام نظر می‌افکنم

همّت من یک پری تسخیر نتوانست کرد

عمر در خدمت به سر بردیم و مردودِ دریم

[...]

فیاض لاهیجی