گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

حبذا زور جنون، مغلوب زنجیرم نکرد

مرحبا سیل فنا، ممنون تعمیرم نکرد

همچو دندانی که افتد در جوانیها مرا

برنیامد از دهان حرفی که دلگیرم نکرد

خلق را از بس مزور دیده ام در حیرتم

[...]

واعظ قزوینی