گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

بر عرض تو، گر عارضه یی چیر شدست

صحت برسد کنون، که بس دیر شدست

تو جان جهانی و جهان زنده به تو

آخر نه جهان، ز جان خود سیر شدست

اثیر اخسیکتی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰

 

ترک من جانب صحرا پی نخجیر شدست

هر سر موی دگر بر تن من تیر شدست

در دلش هست که چون آب خورد خون مرا

گرچه با من بزبان چون شکر و شیر شدست

بچه انگیز فرود آورم آن شاهسوار

[...]

بابافغانی