گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶۱

 

به نگاهی چه جوان از ره و چو پیر ببردی

دل پیران و جوانان به دو نخجیر ببردی

تویی آن نسخه جامع که دل صوفی و زاهد

به محبت بر بودی و به تزویر ببردی

من ز جور تو برم داد به دیوان عدالت

[...]

یغمای جندقی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۴۲

 

بیدلان جمله پشیمان که چرا داد دل از کف

من دلداده پشیمان که چرا دیر ببردی

عادت این است که شیران دل آهو بربایند

بتو آهو بچه نازم که دل از شیر ببردی

نیر تبریزی