گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۴ - در مدح پهلوان جهان

 

سلام من که رساند به پهلوان جهان

جز آفتاب که چون من درم خریدهٔ اوست

صبا کبوتر این نامه شد بدان درگاه

که صورت کرم امروز آفریدهٔ اوست

فلک چو طفل عرب طوق‌دار شد ز هلال

[...]

خاقانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

در دلم خار غم خلیدهٔ اوست

پشتم از بار دل خمیدهٔ اوست

تیغ کین هر زمان کشیدهٔ اوست

صید دل‌ها به خون تپیدهٔ اوست

دل من یا تنور پیرزن است

[...]

سحاب اصفهانی