گنجور

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸

 

گویی به من کسی که ز دشمن رسیده کو؟

آن پیر زال سست پی قد خمیده کو؟

یادت نکرده خصم به عنوان به لفظ دوست

آن نامه نخوانده ز صد جا دریده کو؟

رعنا دلت به دختر همسایه بند نیست

[...]

غالب دهلوی