گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

شبی که در نظر آن طره ی خمیده کشم

هزار بار بجان بوسم و بدیده کشم

مرا که غنچه ی وصل از دعای صبح شکفت

چگونه منت گلهای نو دمیده کشم

نیافت خاطرم آرام تا ز بوی گلی

[...]

بابافغانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴ - امین بلیانی قُدِّسَ سِرُّه

 

من خار غمت به مردم دیده کشم

جور و ستمت با دل غمدیده کشم

وانگه که بمیرم رقم بندگیت

بر ذرّهٔ استخوان پوسیده کشم

رضاقلی خان هدایت