×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۱
در دل آمد یار و گشت از دیده غمدیده دور
بیش از آن نزدیک شد در دل که گشت از دیده دور
من به بویی زنده ام جانی ندارم دور ازو
مدتی دیرست کز من جان من گردیده دور
گر کشد آن مه مرا دستش مگیر ای همنفس
[...]
۵ بیت