گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰۰

 

سیر از رخ تو دیده به دیدن نمی شود

گل زین چمن تمام به چیدن نمی شود

در دل گره ز زلف تو داریم شکوه ها

کوتاه حرف ما به شنیدن نمی شود

از شرم خویش در پس دیوار مانده ایم

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۳

 

از سینه دل جدا به تپیدن نمی شود

مرغ قفس رها به رمیدن نمی شود

بگذار لحظه ای لب خود را بکام ما

آب عقیق کم به مکیدن نمی شود

پای تعلق از سرمستی بکش که یار

[...]

جویای تبریزی