گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۷

 

آن ذوق که در شکر چشیدن باشد

مندیش که در شکر شنیدن باشد

زنهار مدان اگر بدانی او را

کان دانستن بدو رسیدن باشد

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸۶

 

بشنو اگرت تاب شنیدن باشد

پیوستن او ز خود بریدن باشد

خاموش کن آنجا که جهان نظر است

چون گفتن ایشان همه دیدن باشد

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵۲

 

زردی روی من از باده کشیدن باشد

موج می رنگ مرا بال پریدن باشد

زان به خون قانعم از باده گلرنگ که خون

باده ای نیست که موقوف رسیدن باشد

دل عاشق ز غم روز حساب آسوده است

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۶

 

عشق هرجا ادب‌آموز تپیدن باشد

خون بسمل عرق شرم چکیدن باشد

مزرع نیستی‌، آرایش تخم شرریم

آفت حاصل ما عرض دمیدن باشد

شوق مفت است که در راه کسی می‌پوییم

[...]

بیدل دهلوی