گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۵

 

رنگی که حسن از دل نومید می برد

عشق از برای آینه دید می برد

زاهد که دوزخ از دمش افسرده خاطر است

نام بهشت را به چه امید می برد

هرکس به قدر بار سبکبار می شود

[...]

اسیر شهرستانی