گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶

 

شبِ دوش، با دوست می خورده ام

بگو نوش، کز دست وی خورده ام

بخصل سبک باج جان برده ام

بد او، کران، ملک ری خورده ام

من و مجلس خاک در کل عمر

[...]

اثیر اخسیکتی