گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

شد از یاد گل رویی دلم حسرت نصیب امشب

بود پرواز رنگ می به بال عندلیب امشب

تب گرم محبت دارم و از جستن نبضم

رگ برق است هر انگشت در دست طبیب امشب

شود هر غنچه را در بر قبا پیراهن طاقت

[...]

جویای تبریزی