گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶۲

 

ای با سگت فرشته دم از بندگی زده

تنها نه او که هرکه دم از زندگی زده

پیش رخ تو گل نشکفت بلکه باغ

آتش بنو بهار ز شرمنگی زده

مه با تو بر نیاید از آنرو هلال شد

[...]

اهلی شیرازی