گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۴۹

 

ای ز نور رخت افتاده به شک پروانه

شمع رخسار ترا شمع فلک پروانه

قدسیان باز گرفتند ز رویت شمعی

جور فرّاش شد آن را و ملک پروانه

شمع رخسار تو یک نوبت اگر شعله زدی

[...]

جلال عضد