×
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۷ - بگفت این و بر دوست بگریست زار
همی گفت ای وای بر من کنون
که گفتم من این خسته دل را کنون
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۱۴
شد راز من و تو ای صنم فاش کنون
افتاد میان خلق و او باش کنون
اکنون که شدند آگه ازین دشمن و دوست
باری نفسی بر آرو خوش باش اکنون
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
اینک به کف نیازم اکنون
از وی رقمی چو در مکنون