گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

با سر زلف تو بربط گفتگوئی می کند

صوفی آسا هی مکررهای های وهوئی می کند

از دل آشفته ما گوئیا با زلف تو

با زبان بی زبان بی زبانی گفتگویی می کند

گوید آن دل را که بردی چون شد آخر زلف تو

[...]

۹ بیت
بلند اقبال