گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۲

 

هر خزان آیدم از رنگ رزان بوی فراق

زرد شد رویم ازین غم که سیه روی فراق

نیست چون وصل تو خالی ز ملاقات رقیب

می کشم رخت اقامت به سر کوی فراق

بهر سنجیدن صبر دل محروم ز وصل

[...]

جامی